یکتا جونم یکتا جونم ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
تینا جونم تینا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

عشق های مامان یکتا و تینا

سر درد مامانی

سلام گلم و بلبلم خوبی دختر نازم مامانی دیشب حالش خوب نبود خیلی سرم درد می کرد مجبور شدم بریم خونه مامان جون ولی تو وقتی دیدی من خوابیدم هی داد می زدی من مامانم را می خواهم هر چی عزیز می گفت مامانی مریضه می گفتی خوب بریم دکتر وقتی شب با بابای اومدیم خونه دیدی من از شدت سر درد دستمال به سر بستم گفتی برای من هم دستمال ببندید مجبور شدم برای تو فسقلی دستمال ببندم هر چند دقیقه ای یک بار می اومدی و می پرسیدی مامانی خوب شدی دلم خیلی به حالت سوخت گفتم اره مامانی خوب شدم در کمال ناباوری دیدم گفتی خدایا شکرت  مامانی خوب شد واقعا" اتش گرفتم با تمام وجودم بوسیدمت و  از خدا سپاسگزارم چنین نعمتی به من داده ...
1 اسفند 1389